تناسب محصول با بازار (Product Market Fit) را بسنجید
در این مقاله به این پرسشها پاسخ میدهیم:
- تناسب محصول با بازار (Product/Market Fit) چیست؟
- چرا برای کسبوکار من اهمیت دارد؟
- چگونه آن را پیدا کنم؟
میدانید بدترین تصمیم در بازاریابی چیست؟
اینکه کار را با محصولی شروع کنید که هیچکس آن را نمیخواهد یا به آن نیازی ندارد.
تناسب محصول با بازار (Product/Market Fit) چیست؟
برای مثال، کسبوکاری به نام «برف-یخ» (Nice-Ice) را تصور کنید. این شرکت محصولی تولید میکند که برف تازه و در حال بارش را به یخدربهشتهای خوشمزه و رنگارنگ برای تمام اعضای خانواده تبدیل میکند.
«برف-یخ» به محیطی نیاز دارد که در آنجا زیاد برف ببارد، بنابراین افرادی را که در مناطق سردسیر زندگی میکنند هدف قرار میدهد.
اما آیا شرکت «برف-یخ» به این فکر کرده است که آیا این مخاطبان واقعاً یخدربهشت برفی میخواهند یا نه؟
تناسب محصول/بازار (Product/Market Fit یا PMF) به معنای حضور در یک بازار خوب (بازاری که به اندازه کافی بزرگ یا سودآور باشد) با محصولی اثباتشده و تأییدشده است که مردم در آن بازار، آن را میخواهند و به آن نیاز دارند.
این موضوع بسیار حیاتی است. شما میتوانید بهترین تیم و بهترین محصول را داشته باشید، اما اگر بازاری برای آن وجود نداشته باشد یا محصول شما نیازهای بازار را به درستی برآورده نکند، هیچکدام از اینها اهمیتی نخواهد داشت.
این یعنی PMF چیزی است که باید در همان مراحل اولیه آن را به درستی پیدا کنید؛ یعنی قبل از آنکه پول زیادی خرج کنید و محصولتان را بسازید
اما اگر محصول خود را قبلاً ساخته باشید چه؟
خب، تشخیص اینکه آیا به PMF رسیدهاید یا نه، بسیار ساده است.
برای رسیدن به PMF، باید یک فرضیه کسبوکار ایجاد کنید، یک حداقل محصول قابل ارائه (MVP) بسازید و این دو را در عمل بسنجید.
برای تدوین فرضیه کسبوکار خود، از خودتان بپرسید:
- چه کسی از محصول من استفاده خواهد کرد؟
- آنها چه مشکلاتی دارند؟
- محصول من چگونه میتواند به حل مشکلاتشان کمک کند؟
سپس، یک حداقل محصول قابل ارائه (MVP) بسازید. این محصول شما در سادهترین شکل ممکن است. میتوانید از آن برای آزمودن و اثبات فرضیهتان استفاده کنید تا مطمئن شوید که در حال حل مشکلات مردم هستید (و علاقه کافی را جلب کردهاید).
ممکن است روی یک ویژگی جذابتر محصول تمرکز کنید، برای بازاری جدید محصول را بازطراحی کنید، یک فرضیه و راهحل متفاوت ایجاد کنید یا به یک ایده کاملاً جدید برسید. در هر صورت، این کار اغلب به معنای بازنگریهای اساسی در محصول یا حتی شروع دوباره از صفر است.
مثال واقعی تناسب محصول/بازار Airbnb
برای مثال، Airbnb همیشه یک شرکت مهماننوازی جامعهمحور نبود. در ابتدا، همهچیز حول چند تشک بادی روی زمین یک اتاق نشیمن میچرخید.
Airbnb که در ابتدا airbedandbreakfast.com نام داشت، در جریان یک کنفرانس طراحی محبوب در سانفرانسیسکو شروع به کار کرد. بنیانگذاران به شرکتکنندگان در کنفرانس، تشکهای بادی خود را در اتاق نشیمن به همراه صبحانه پیشنهاد دادند.
آنها در ابتدا موفقیتهایی کسب کردند، اما به دنبال PMF بهتری بودند. بنابراین، به جای تمرکز صرف بر روی کنفرانسها، چرخش کرده و مسافرانی را هدف قرار دادند که در هر جای دنیا به مکانی برای اقامت نیاز داشتند.
آنها خدمات خود را به عنوان راهی برای مسافران معرفی کردند تا اقامتگاههای محلی و بومی پیدا کنند و همزمان با دیگران ارتباط برقرار کنند. و البته، هر روز صبحانه رایگان دریافت کنند.
پس از شنیدن بازخوردها، آنها به Airbnb تبدیل شدند و به هر کسی کمک کردند تا هر نوع اقامتگاهی (از قلعه گرفته تا جزایر خصوصی) را در ۳۴,۰۰۰ شهر در سراسر جهان اجاره دهد یا رزرو کند. و باقی ماجرا، به تاریخچهی موفق PMF پیوست.
همین حالا انجام دهید
بیایید اولین قدم برای یافتن PMF را برداریم: فرضیه کسبوکار خود را ایجاد کنید.
اگر میخواهید کسبوکارتان در این فضای رقابتی موفق باشد، دیجیتال منتورینگ مهندس پیام لاهه میتواند به شما کمک کند تا بهترین استراتژی را به کار بگیرید و حضور قدرتمندی برای برند خود ایجاد کنید
حتما بخوانید:
دیدگاهتان را بنویسید
می خواهید در گفت و گو شرکت کنید؟خیالتان راحت باشد 🙂